سنگ بزرگ چینی در آسمان آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۳۰۲۴۷
شاخ و شانه کشیدن پکن و واشنگتن با هم جدیتر شده است. فاصله بین اخبار مربوط به افزایش تنشها بین چین و آمریکا از ماه، به هفته، روز و ساعت رسیده است و جنس خبرها نیز از موضعگیریهای دورادور به شلیکهای از نزدیک حرکت کرده است.
به گزارش هم میهن، پرواز دوباره بالُنهای چینی در آسمان ایالاتمتحده فعلا با شلیک مستقیم موشک هوابههوا از سوی آمریکا پاسخ داده شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مایک مینیهن، ژنرال چهارستاره آمریکا و از فرماندهان نیروی هوایی، به تعیین تاریخ شروع احتمالی جنگ پرداخته و جمهوریخواهان آمریکا نیز در کنار تأیید اظهارات او مشغول انتشار تصاویر اسلحه بهدستشان در شبکههای اجتماعی شدهاند تا با کنایه به اینکه بالن هنوز روی هواست به دولت جو بایدن کنایه بزنند و بگویند ما آمادهایم تا به آن شلیک کنیم؛ کنایهای که البته در نهایت با ساقطکردن بالن کمی از زهرش کاسته شد.
در این میانه بسیاری این تصویر را از جنس پیشزمینههای شروع جنگ نظامی بزرگ دیگری میبینند که بهصورت بالقوه جنگ روسیه در اوکراین را زیر سایه خواهد برد، اما برخی دیگر در به صدادرآوردن زنگهای هشدار شروع جنگ محتاطترند. سوالی که اکنون بالای سر دنیا سنگینی میکند، این است که آیا جهان بار دیگر قرار است شاهد جنگ گرم مستقیم بین دو قدرت بزرگ باشد؟
وقتی روسیه دست به مهره شددر فهرست جنگهای احتمالی مهم بعدی، از همان زمانی که درباره جنگ چین و آمریکا گمانهزنی میشد، حمله روسیه به اوکراین هم در میان گزینهها بود و همانند تقابل چین و آمریکا، تقابل روسیه و اوکراین هم در تصویر بزرگتر تقابل بین شرق جدید با غرب جدید دیده میشد. ولادیمیر پوتین در نهایت از صبر خسته شد و نیروهایش را به سمت کییف روانه کرد و رسما به تقابل بین دو طرف رنگ نظامی داد.
داستان جنگ روسیه البته از زوایایی به درس عبرتی درباره فاصله تصویر جنگ پیش از وقوع و واقعیت روی زمین پس از شروع آن تبدیل شد، اما همزمان، اصل مطرح شدناش توجهات را به سمت احتمالات مربوط به دعوای چین و آمریکا نزدیکتر کرد و البته محل تقابل نیز، کموبیش مثل تقابل غیرمستقیم روسیه با آمریکا و متحدانش، سرزمین ثالثی گمانهزنی میشد: این بار تایوان که چین ادعایی تاریخی درباره افزودن آن به قلمروی خودش دارد و آمریکا خود را همواره حامی آن خوانده است. ملاحظات و بازدارندهها البته همچنان سر جایش بودند، اما تصویر جدید این احتمال را در ذهن تحلیلگران شکل میداد که شاید چین فضا را بهعنوان یک فرصت به حساب بیاورد.
وسوسه قدیمی پکنتمایل چین به دست گذاشتن روی تایوان البته برای هیچکس خبر جدیدی نبود، اما ماجرای اوکراین از دو زاویه جدیتر بود. از طرفی ذات قدمگذاشتن مسکو به این راه، گزینه نظامی را به یک واقعیت تبدیل کرده بود و از طرف دیگر به نظر میآمد شاید حالا که طرف غربی درگیر ماجرای روسیه و اوکراین شده و البته بهرغم موفقیت نسبی در واکنش به اقدام روسیه، متحمل هزینهها و سختیهایی در این زمینه شده است، شاید چین هم به این نتیجه برسد که اگر قرار باشد دست به اسلحه شود، بعید است زمانی بهتر از این پیدا کند.
تحرکات و خودنماییهای نیروهای دو طرف در قالب مانورها و اعلام امکانات هم نشان میداد گزینه جنگ دیگر از یک گزینه انتزاعی به احتمال بالقوهای جدی تبدیل شده است. شاید عامل دیگری که باعث شد به نظر برسد چین در رصد فضا صحنه را آمادهتر فرض میکند، صحنه سیاست داخلی ایالاتمتحده باشد.
واشنگتن گرفتار واشنگتنضعف در صحنه بینالمللی، از اتهامهای قدیمی محبوب جمهوریخواهان علیه سیاستمداران دموکرات است. بحث چه مربوط به مذاکرات هستهای با ایران باشد، چه مواجهه با حمله روسیه به اوکراین، چه تقابلِ اول اقتصادی با چین و چه هر حوزه دیگر، محافظهکاران آمریکایی همواره منتظر فرصتی بودهاند که دموکراتها را در صحنه بینالمللی ضعیفالنفس بخوانند.
پایینآوردن تصویر قدرت ایالاتمتحده، ناتوانی در استفاده از پتانسیلهای قدرت نظامی آمریکا و بلکه تلاش برای کاهش این قدرت از طریق تمایل به کاهش بودجه انبوه نظامی این کشور، اصرار بر گفتگو با قدرتهای کوچکتر متحد در اروپا و دیگر نقاط دنیا و ترجیح گفتگو بر سر تعامل به پرخاشهای تهدیدآمیز اتهاماتی است که زیرمجموعه اتهام بزرگتر ضعف علیه دموکراتها مطرح میشود.
از طرف دیگر، آغاز هر جنگی در دوره هر دولتی میتواند بهعنوان یک نکته منفی در کارنامهاش قرار بگیرد. شروع جنگ میتواند بهعنوان نتیجهای از فقدان هوشیاری، توجه به متحدان و ناکامی در بازدارندگی معرفی شود. جنگ، به هر حال هزینه دارد و هر روز ادامه هر جنگی را میشود بهعنوان ناتوانی دولت وقت در پایاندادن به آن و توقف هزینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، انسانی و حتی دیپلماتیک آن خواند. جنگ، اکسیژن زیادی مصرف میکند و ممکن است هوا به پروژههای دیگر نرسد.
پیشبینیپذیری جنگ از صلح بسیار کمتر است و این باعث میشود بسیاری پروژهها فعلا به کشور برگردند، احتمال خطای محاسباتی بیشتر میشود و بسیاری اوقات همه گزینهها ریسکهای بالا به همراه دارند. همه اینها دردسری برای دولتی ایجاد خواهد کرد که با جنگ مواجه شود.
همه اینها البته بهطور خاص از این لحاظ مهمتر میشوند که دموکراتها در صحنه تقلایی جدی و بلندمدت با جمهوریخواهان درگیرند که در آن خیلی موضوعات روی میز است از نوع نقشآفرینی ایالاتمتحده در صحنه بینالمللی تا نحوه رسیدگی به دغدغههای اجتماعی در صحنه قانونی. در میانه این تقابل و تقلاها، دموکراتها اکثریت قاطع در صحنه سیاسی را که نوعی بیمه برای اختلافات احتمالی داخلی برایشان ایجاد کند، دور از دسترس میبینند و همزمان تصور هر نوع همکاری دوحزبی در موضوعات کلان دور از ذهن است.
این باعث میشود دولت ایالاتمتحده وضعیت نامطلوبی برای مواجهه با پدیده جنگ در مقابل خود ببیند. آشوب و ناآرامی در صحنه سیاسی آمریکا به همین دلیل در کنار دلایل دیگر مطلوب رقبای این کشور بوده است و اخبار مربوط به تلاشهای طرف مقابل به دستکاری فضای گفتوگوی عمومی در آستانه انتخابات در ایالاتمتحده از جمله شواهد تمایل به چنین وضعیتی بوده است. زمزمههای جنگ و بلکه وقوع درگیری درست در زمانی واقع میشوند که کسی مثل جو بایدن به امید بازگرداندن رویکرد تعاملمحور به اتاق بیضی قدرت را در دست گرفته است.
ناپرهیزی چینی یا نامعادلههای پیشگیر.اما همه این عواملی که احتمال و چشمانداز جنگ را جدیتر کردهاند، عواملی را که پیشتر مانع از شکلگیری این تقابل بودند، لغو نکردهاند. اقتصاد چین بهشدت به صادرات وابسته است و واکنشی شبیه واکنش به روسیه در مواجهه با اقدام نظامی از سوی این کشور، ضربه اقتصادی سنگینی به پکن خواهد زد. اقتصاد آمریکا نیز، لااقل تا جایی که به بخش خصوصی مربوط میشود، گرههای متعددی به چین خورده است.
مزیتهای نظامی آمریکا شامل مزیت جغرافیاییاش از جمله عواملی بوده که سالهای سال، پکن تقابلاش با واشنگتن را از فاز نظامی دور نگاه داشته و در عرصههای دیگر آن را پی گرفته است. برخلاف آمریکا که از زمان جنگهای جهانی در همه جنگهای متعددش از آن سوی سیاره و از بین دو اقیانوس بازی را پی میگرفته است، چین همسایههای متعددی دور و اطراف خود دارد و بسیاری، با پیشبینیهایی که درباره انگیزههای چین داشتهاند، به آمریکا نزدیک شدهاند.
بیمیلی جدی در بخشهای مهمی از جامعه آمریکا به جنگ، پس از ماجراهای طولانی و پردردسر عراق و افغانستان هنوز برقرار است. شروع درگیری نظامی همچنان برای هر دو طرف گزینه نامطلوبی است. ساختار متغیر سیاسی آمریکا هزینهها را برای صاحبان موقت قدرت بالاتر میبرد و در چین نیز گرچه قدرت در اختیار یک حزب است، برخلاف روسیه، قدرت مطلق و انفرادی مثل پوتین در پکن نیست که تصویرهای انتزاعی، امیال شخصی و ناکامی در جلب مشاورههای مخالف باعث شود پایش به این راحتی به صحنهای بلغزد که هنوز اسبابش مهیا نیست.
اینها همه هنوز برقرارند و هر چقدر که هیجان تقابل دراماتیک «شرق و غرب» و «ابرقدرتها» بالا برود و هر چقدر که انتظارها برای دستانداختن چین به خواستههای قدیمیاش درباره تایوان، مشابه خواسته روسیه درباره اوکراین، بالا بگیرد، آمار و ارقام و تحلیلهای مربوط به این هزینهها و چالشها همچنان روی میزهای تصمیمگیری دو طرف هستند. شاید به همین دلیل میشود ماجرا را نه حرکت به سمت جنگ که حرکت در جهت مخالف دید.
دستگرمی یا قدرتنماییچند نشانه کوچک دیگر در این میانه قابلتوجه هستند. ذات اعلام این نکته از سوی برخی مقامات آمریکا که انتظار تغییر فاز تقابل با چین به نظامی را دارند، کارکردی هشدارآمیز از جنس اعلام آمادگی دارد. طرف آمریکایی در مواجهه با بالن چینی، بهجای استفاده از ابزارهای معمولتر و کمهزینهتر، اما کمسرعتتر از جنس ضدهوایی، با موشکهای هوابههوای جتهای جنگنده به صحنه آمد تا سریعتر پرواز پرحاشیه را متوقف کند و نگذارد این خبر در جریان پرشتاب اخبار بیشتر از این خیس بخورد. از طرف دیگر، سفری که برای بلینکن تنظیم شده بود، لغو اعلام نشده، بلکه فعلا تنها به تعویق افتاده است.
دولت واشنگتن همچنان ادبیات «آتش و خشم» را پیش نکشیده است. اقدام چین درباره بالنها البته اقدام جدیدی نیست، منتهی واکنش به آن از سوی سیاستمداران و رسانههای آمریکایی جدیتر و گستردهتر از دفعات قبل بوده، اما همین اقدام هم از این زاویه قابلتوجه است که تحرک اخیر نه از جنس پرواز جنگنده یا حرکت ناو و نیروی پیاده که از جنس پرواز بالنی بوده است که کارکردش جمعآوری اطلاعات و البته نشاندادن خود است.
بهعلاوه، چین پای ارسال بالن جاسوسی نایستاده و بعد از موضعگیری اولیه مبنی بر اینکه بالن مذکور، مربوط به رصد وضع آبوهوایی بوده که به اشتباه به آسمان آمریکا رفته است، با برکناری رئیس سازمان هواشناسی خود تأکید کرده که همچنان همین روایت را حفظ خواهد کرد. این شواهد در کنار هم تصویر متفاوتی ترسیم میکنند، تصویری که در آن، آنچه در حال رخدادن است، طوفان قبل از آرامش است.
وقتی برنامه، حمله باشد، کسی پیشنمایش منتشر نمیکند؛ بلکه اغلب دست خود را نزدیک و مخفی نگه میدارد تا از عنصر غافلگیری خود را محروم نکرده باشد. بلندفکرکردنهای دو طرف درباره جنگ، با اعلام جدولهای زمانی دور و دیر، بیش از آنکه خبر از جنگ قریبالوقوع بدهند، بوی چنگ و دندان نشاندادنهایی را میدهند که پیش از گفتگو و مذاکره لازماند. بالن پرحاشیه، سنگ بزرگی است؛ بزرگتر از آنکه چین بتواند آن را بلند کند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: چین و آمریکا ایالات متحده چین و آمریکا دموکرات ها هزینه ها جدی تر دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۳۰۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چین F_۲۲ آمریکا را فلج کرد! آیا فناوری جدید در اختیار ایران قرار میگیرد؟
چینیها مدعی هستند که رادار جدیدشان میتواند جنگندههای رادارگریز F۲۲ آمریکا را ۶۵هزار برابر بهتر تشخیص داده و مختصات دقیق این جنگنده را تنها در ۰٫۰۰۸ ثانیه محاسبه کند.
به گزارش خبرآنلاین، محققان چینی که با نیروی هوایی این کشور همکاری میکنند، اخیرا از ساخت و توسعه فناوری راداری جدیدی خبر دادهاند که میتواند جنگندههای رادارگریزی مثل F-۲۲ آمریکا را بهراحتی شناسایی کند. این در حالی است که جنگندههای F-۲۲ آمریکایی به خاطر قابلیت رادارگریزشان، شهرتی بینالمللی دارند و به گفته ارتش آمریکا، این هواپیماها به خاطر طراحی خاصشان، پیشرفتهترین جنگنده جهان به شمار میروند.
سطح مقطع راداری (RCS) این جتهای جنگنده، بسیار کوچک و به اندازه حدود ۰٫۰۰۰۱۰۳۲۲۵۶ مترمربع (کمتر از یک تیله شیشهای) است و همین ابعاد کوچک، کار سیستمهای راداری معمولی را برای ردیابی این جتهای جنگنده بسیار سخت میکند.
حالا چینیها مدعی شدهاند که راداری با قابلیت شناسایی این جنگندهها را ساختهاند و تیمی از محققان به سرپرستی ژی جونوی از دانشگاه مهندسی نیروی هوایی شیان، نتیجه تحقیقاتشان را در مجله معتبر دانشگاه هوانوردی و فضانوردی پکن منتشر کردهاند.
ماموریت مخفیاز قرار معلوم، فناوری جدید، قابلیت بالایی در شناسایی جنگندههای رادارگریز دارد و میتواند جنگنده رادارگریزی را با پیکربندی مشابه F-۲۲ در شرایطی قابل مقایسه با یک جت جنگنده معمولی با RCS بیش از ۶ مترمربع قرار دهد. این بدان معناست که قدرت تشخیص این رادار در شناسایی هواپیمای رادارگریز F-۲۲، افزایش حدودا ۶۰ هزار برابری داشته که در مقایسه با سیستمهای راداری معمولی تفاوت زیادی دارد.
محققان چینی در عین حال مدعی شدهاند که میتوانند جنگنده F-۲۲ را در یک منطقه جنگی پهناوری به وسعت حدود ۶۳هزار کیلومترمربع شناسایی کنند و در تعیین موقعیت لحظهای F-۲۲ با دقتی مثال زدنی، به نتایج خوبی دست یافتهاند. حاشیه خطای رادار در هنگام ردیابی جنگنده رادارگریز، کمتر از ۱٫۵ متر بوده که این دادهها برای هدایت جنگندههای رهگیر یا موشکهای پدافند هوایی کافی است و در نتیجه برتری و قابلیت رادار گریزی جنگندهای مثل F-۲۲ را خنثی میکند.
رویکرد فناورانهتا پیشازاین، چین از رادارهای ضدهوایی زیادی استفاده کرده بود و حالا با بهرهگیری از این فناوری جدید قصد دارد تا در این زمینه فراتر برود. در این سیستم از رادارهای متعددی برای اسکن زوایای مختلف استفاده میشود که با مفهومی به نام «زمانبندی منابع هوشمند» ترکیب شدهاند.
این سیستم زمانبندی بهصورت پویا (دینامیک)، منابع شناسایی را به سمت «در معرض دید» ترین بخش جت جنگنده رادارگریز تغییر میدهد و دقت تشخیص راداری آن را به حداکثر میرساند. طبق گفته اعضای این تیم، این سیستم تنها به سه دستگاه رادار نیاز دارد که امکان نصب آنها در خشکی، جزیره، کشتی و حتی هواپیماها وجود دارد.
در صورتی که ادعاهای چینیها صحت داشته باشد، فناوری رادار جدید میتواند پیامدهای قابل توجهی بر اثربخشی رزمی F-۲۲ داشته باشد؛ چرا که F-۲۲ با اتکا به قابلیت رادارگریزیاش میتواند قبل از حمله به اهداف با موشکهای هوا به هوا با برد موثر حدود ۱۰۰ هزار متری، از پدافند هوایی دشمن فرار کند. برای حملات با بمبهای هدایت دقیق روی زمین، جنگنده رادارگریز باید در شعاع بیست هزار متری باشد. اما حالا سیستم راداری جدید چین مدعی است که میتواند این مزیت کلیدی F-۲۲ را مهار کند.
به گفته محققان، این رادار چینی میتواند مختصات دقیق و سرعت حرکت F-۲۲ را تنها در ۰٫۰۰۸ ثانیه محاسبه کرده و به علاوه قابلیت ردیابی هر جنگنده رادارگریز در یک سازند مهاجم F-۲۲ را تنها در ۰٫۰۲ ثانیه داراست.
تکامل نبردهای هواییبا تشدید تنشها در منطقه آسیا و اقیانوسیه، تحولاتی این چنینی را در دنیای فناوری نظامی و هوایی شاهد هستیم و چین قصد دارد تا با بهره گیری از این فناوری جدید راداری، در مناطقی از جمله دریای چین جنوبی و اقیانوس آرام غربی از حریفان پیشی بگیرد.
از سوی دیگر چینیها تولید جنگندههای رادارگریز J-۲۰ خود را نیز افزایش دادهاند؛ چرا که آنها جنگندههای F-۲۲ آمریکایی مستقر در ژاپن را به منزله تهدیدی برای زیرساختهای ساحلی خود میدانند.
در عین حال، آمریکا هم به مدرنسازی بیش از ۱۰۰ فروند F-۲۲ پرداخته و این نکته با درنظر داشتن اینکه آمریکا روند تولید جتهای F-۲۲ را به دلیل هزینههای بالا متوقف کرده بود، قابل توجه است.
این مسائل حکایت از یک مسابقه تکنولوژیک در نبردهای مدرن هوایی دارد که بدینترتیب، طرفین به دنبال یافتن برتری و سبقت از یکدیگر در شناسایی و درعین حال تقویت قابلیتهای دفاعیشان هستند.
به گزارش خبرآنلاین، مهمترین پرسشی که در محافل سیاسی و اندیشکدههای نظامی مطرح شده، رویکرد چین در بهاشتراکگذاری فناوری جدید است. آیا چین هم مانند ایالاتمتحده که جنگنده F-22 را به هیچیک از دیگر همپیمانان خود نفروخته، فناوری رادار ضدپنهانکار را انحصاری استفاده میکند یا با توجه به گسترش جنگندهها و موشکهای پنهانکار، آن را در اختیار دیگر شرکای راهبری خود، مانند ایران، خواهد گذاشت؟